۷۷📌📌📌📌📌📌
سیلان منی،انزال زود رس
🔰🔰🔰🔰🔰
*** در تاريخ / ۲۷ آقاى امير. و. هجده ساله ساكن تهران- خيابان گرگان را به مطب آوردند. او جوان ورزشكار و نسبتا قوى بنيهاى بود ولى حالت وحشت و تشويش و هيجان در چهره او مشاهده مىشد. حدقه چشمانش تنگ بود.
🔱⚜️🔱⚜️🔱
گفتند چنديست دچار خيالات بد شده. عصبانى مىشود و زود به گريه مىافتد. هرگاه گريه مىكند عصبانيتش رفع مىگردد. ضمنا كمخواب نيز شده است.💢💢💢💢💢
در پرسش از او گفت:” زياد فكر مىكنم. خيلى ترس و وحشت دارم. زياده از حد بىاراده بوده و تزلزل خاطر دارم. هميشه افسرده و غمگين و خجول هستم. گاهى سرم گيج مىرود.
بعد از استحمام به سردرد دچار مىشوم”. (ارثى است)🌀🌀🌀🌀🌀
در معاينه، قلب ضربان غير منظم داشت. تشنج روده و تخليه ناقص بود. انعكاس كرماسترين وجود نداشت. انگشتان سرد بودند. علت را از سيلان منى دانستم. بعدا در معاينات آزمايشگاهى نيز وجود نطفه محرز شد.
🔴⚫️🔴⚫️🔴
به او سپردم شرح بيمارى خود را مفصلا برايم بنويسد. آنچه در زير مىخوانيد از يادداشتهاى اوست:
( (… فكرهائى كه مىكنم توأم با وحشت است. تمام اجزاء بدن خود را مريض تصور مىكنم. فكر عقبافتادگى در دروس و هزاران فكر مهمل ديگر مرا آزار مىدهند. بيمارىهائى كه تاكنون بدان مبتلا گرديدهام، مالاريا هر دو سال يك مرتبه، كچلى در كودكى، حصبه در سه سال قبل كه يك ماه و نيم بطول انجاميد.
🔲🔳🔲🔳🔲
امراضى كه پدر و مادرم گرفتهاند: مادر فاقد بيمارى است. لكن گاهى اوقات به سردرد مبتلا مىشود (سردرد ارثى غالبا بعد از حمام بروز مىكند). پدرم مرحوم شده مرضى كه داشته سوزاك بوده. شراب هم مىنوشيده. و اما پيش از اين بيمارى چه مىكردم و حالم چگونه بوده: از سن هشت تا دوازده سالگى به دكان خياطى مىرفتم زيرا بواسطه ابتلا به مرض كچلى نمىتوانستم به مدرسه بروم. لكن شبها به كلاس اكابر مىرفتم. در كلاس پنجم بودم كه مالاريا گرفتم. با تزريق آمپول كنين برطرف شد.💠💠💠💠💠
به تحصيل ادامه دادم در كلاس ششم نيز مالاريا گرفتم و با همان روش گذشته مرتفع گرديد. در كلاس هفتم دچار حصبه شدم. بين سال هفتم و هشتم يك سال ترك تحصيل داشتم. بعد از معالجه حصبه در اثر تمرينات بدنى و ورزش قوى شدم. اين نيروى بدنى ادامه داشت تا اينكه بدين بيمارى دچار گرديدم.🌟⭐️🌟⭐️🌟 ضمنا در چند ماهه اخير نيز باز مبتلا به مالاريا شدهام.
يك سال و پنج ماه قبل زير يكى از درختان خيابان هدايت ايستاده بودم. ناگهان بخاطرم خطور كرد كه بيمارم. اين تلقين شدت يافت. هر روز دامنه فكرم از روز پيش وسيعتر مىشد. به هرچه فكر مىكردم وحشت بسيار مرا مىگرفت. حساسيت، غم و اندوه، كمروئى، بىارادگى و بدبينى شعارم شده بود. از زندگى كاملا بيزار بودم.🍂🍂🍂🍂🍂
دواى درد خود را چيزى جز مرگ نمىپنداشتم. بر اثر كوچكترين حرفى عصبانى مىشدم.
حال خود را به برادرم بازگو كردم. جواب مرا خنده تحويل داد. تكيه كلام اهل خانه اين بود كه” تو از ما قوىترى ناخوشى يعنى چه؟. حق هم داشتند مثلى است معروف كه” سير از گرسنه چه خبر داره؟” شخص سالم را نيز چه خبر از مريض. ♻️♻️♻️♻️♻️
فكر بسيارى در اين
باره نمودم كه جواب برادرانم را چه دهم تا اينكه آنها از اين راز باخبر شده و مرا تهديد كردند. حالم بدتر شد. لكن نمىدانستم چگونه بيمارى خود را براى آنان تشريح كنم. اين حال ادامه داشت تا آنكه در بيست روز قبل مرا نزد آقاى دكتر … بردند.🤕🤕🤕🤕
آقاى دكتر بمن گفتند حال تو بسيار خراب است. بايد هر روز ناشتا به بيمارستان آمده و تزريق انسولين نمائى. اين كار را تا هفت روز ادامه دادم. نتيجه معكوس بدست آمد.😱😱😱
عصبانيت، غم و اندوه، فكر توأم با وحشت رو به افزايش نهاد. اين اتفاق همانا نتيجه معكوس تزريق آمپول انسولين بود. مىدانم كه سروكارم در بيمارستان با عدهاى از اشخاص عصبى بود. زيرا حرفهاى آنها در من تأثير بسيار نمود. تا اينكه آقاى مرا نزد شما معرفى نمودند”.
درمان✳️✳️✳️✳️✳️
ابتدا منضجى از سنبل الطيب، افسنتين رومى، درمنه تركى و اكليل تجويز كردم. روز ديگر مسهلى از مغز فلوس، ترنجبين، بسفايج، بنفشه، عناب سپستان، سنامكى و روغن بادام شيرين دادم.✅✅✅✅
در / ۲۷ جوشانده بسفايج، بابونه، گل گاوزبان و ليموعمانى.
در / ۲۷ پر سياوشان، اصل السوس، ريشه كاسنى، تخم گشنيز، شاهتره خشك عناب سپستان، ترنجبين و افتيمون شامى.
در ۱/ ۲۷ بابونه، گل گاوزبان، بسفايج، بادرنجوبه، تخم گشنيز، افتيمون شامى و ترنجبين.💢💢💢💢💢
در اوايل، زياد عصبانى مىشد. گريه مىكرد. در نتيجه يك هفته درمان، اين حالت موقوف گرديد و بهبودى زياد در حالش پديدار گشت.
در / ۲۷ جوشانده مركب از پوست هليله زرد ۴ ل، سنامكى ۲ ل، بسفايج ۳ ل، بادرنجوبه ۱ ل، مغز فلوس ۱۲ ل، ترنجبين ۱۴ ل، گل سرخ ۱
🌸🌸🌸🌸🌸
@shafayafteghan
:
🔰🔰🔰🔰🔰🔰
ل، بنفشه ۳ ل، عناب سپستان ۲۰ دانه و روغن بادام شيرين و نيز” حب سياه” داده شد. پس از استفاده از اين داروها بهبودى زياد بدست آمد. بيخوابى رفع گرديد. حال عصبى بيمار خيلى كاهش يافت. ديگر براى هر ناملايم جزئى از جا درنمىرفت و گريه نمىكرد. دستور دادم حبها تكرار شوند.♻️♻️♻️♻️♻️
در / ۲۷ بابونه ۱ ل، بادرنجوبه ۱ ل، سنبل الطيب ۱ ل و بسفايج ۴ ل داده شد.
در ۸/ ۲۷ بابونه، بادرنجوبه، سنبل الطيب، بسفايج و افتيمون شامى داده شده.
در ۹/ ۲۷ حال بيمار بكلى طبيعى و عادى گرديد. ديگر هيچگونه تأثر روحى نداشت. سپردم بكارى مشغول شود و پيگير درس نباشد.💢💢💢💢💢
در / ۲۷- حب” ع” به او دادم. اين حب مفرح بسيار خوبى است و در روحيه او بسيار مؤثر واقع شد.
🍁🍁🍁🍁🍁
@shafayafteghan