🔴🔴🔴🔴
صداع ارثی، سرگیجه، کدورت حواس، بواسیر
🔺🔺🔺
معاینه :▪️▫️▪️
بیمار دچار بواسير و ضعف و اختلال گوارش هم بود و تحمل هضم پارهاى از غذاها خاصه برنج، سرخكردنىها و تخممرغ را نداشت. دچار سودا (اگزما) نيز شده بود كه اغلب خشك و پوستهپوسته كنده مىشد و خارش زياد داشت گاه تاولهاى كوچكى مىزد و ترشح آب مىكرد در نتيجه چند بار به” لنفانژيت و ادينت” دچار گرديده بود. اين اگزما كه سابقه بيش از بيست سال را در او داشت موجب خستگى و ناتوانى هميشگى او گرديده بود.😱😱😱😱
. آبى كثيف هميشه شلوار او را آلوده مىكرد. برخى اوقات ريزش اين آب تا روى زانو و مچ پا هم مىرسيد. كمى مدفوع نيز بطور بىاراده و بىخبر خارج مىشد و اغلب شلوار او را آلوده مىنمود. غذاى بيمار بدرستى نمىگذشت. خستگى هم روز به روز بيشتر مىشد.🤕🤕🤕🤕
به اين بيمار خاكشير تجويز نمودم. چند روزى خورد خارش و اگزما كم و رو به زوال گذاشت و پس از دو هفته خوب شد. بر روشنايى چشمان افزوده گرديد. پاها قوت گرفتند.✳️✳️✳️
ميل به كار زياد شد. بواسير هم رو به زوال و خوبى گذاشت. مقعد كمتر بيرون مىآمد.
مىتوانست حدود چند صد متر راه برود بدون آنكه مقعد بيرون زده شود.تألمات و هيجانات عصبى موجب بیرون زدگی مقعد مىشد. در اثر خوردن خاكشير حال بيمار رو بخوبى گذاشت.✅✅
تا بدين حد كه دو سه كيلومتر پيادهروى مىكرد بدون آنكه احساس خروج مقعد نمايد و اين بهبودى باز هم بيشتر شد. تنها بعد از تخليه، مقعد بيرون مىآمد د. بالاخره معلوم گرديد بسبب آن است كه تخليه روده بطور كامل انجام نگرفته و مقدارى از مدفوع در راست روده هنوز بجاى مانده است. بنابراين با عمل كامل تخليه و پاك شدن رودهها اين ناراحتى ديگر بر او عارض نمىشد.✅✅
روزهاى ديگر كه مقعد بيرون مىآمد متوجه مىشد كه تخليه ناقص صورت گرفته. لذا دوباره به تخليه كامل مىپرداخت و ديگر مقعد بيرون زده نمىشد و مىتوانست راه زياد هم برود.
خلاصه با پيروى از دستورى كه دادم يعنى همين خاكشير از خطر نجات يافت. منتهى بايد روزى دوبار در ساعات معين و هربار نزديك ۲۰ دقيقه به تخليه بپردازد تا روده كاملا پاك و دست آخر بصورت رقيق و آبكى كار كند آنگاه برخيزد.
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
توضيح آنكه چندين نفر ديگر نيز طبق همين دستور رفتار مىكردند و همين نتايج را گرفتند. حتى در يك كودك نيز همين اثرات ديده شده است.🔹🔸🔹🔸
بيمار مذكور با استفاده از خاكشير نه تنها جهاز هاضمه بلكه ناراحتىهاى ديگر اعضايش نيز رو به خوبى گذاردند. بر وزن بدن او هم افزوده گرديد. چربى در بدن پيدا شد.✳️✳️✳️
روحا بعكس سابق خوشبين شد. مهمتر از همه اينكه بينى او بهبود يافت. ديگر زكام نمىشود. بواسطه ورم بينى خلفى كه خلط از راه حلق به درون دهان وارد مىشده اينك ديگر ترشح و نمى بوجود نمىآيد. با آنكه اغلب با بيماران مبتلا به گريپ معاشر است دچار بدان نگرديده است.💠💠💠
@shafayafteghan
📌📌📌📌📌
خشکی بینی
بیمار زن ۲۲ساله
معاینه 💢💢💢💢💢
. پس از رسيدگى و تحقيقات علت عمده را از خشكى بينى چپ كه ترشحى نداشت دانستم (بواسطه گريپى كه سابقا بدان دچار شده بود بخشى از مجراى استخوان پرويزنى مسدود گرديده و سموم مترشحه ميكروبهائى كه در آنجا مانده بودند موجب تحريك مىشدند. غالبا نيمى از پيشانى چپ و گاه همه سردرد داشت و همين امر بيشتر اسباب مزاحمت او را فراهم مىكرد.)
بيمار اكثرا يبوست داشت. لينت مزاج كافى نبود و اين امر مزيد بر علت مىشد. بيمار ضمنا داراى” طبعى سرد🍁🍁🍁🍁🍁
بيمار از خانوادهاى عصبى و شخصا نيز لجوج و مبتلا به سردرد مىباشد، 💢💢💢💢💢
در زمان كودكى زياد زكام مىشده. بارها به رعاف مبتلا گشته بينى چپ در هشت سال قبل خونريزى مىنموده. با استعمال داروهاى لازم خون بند آمده است. پس از نخستين وضع حمل باز خونريزى عارض گرديده ولى خودبخود خوب شده است.
در بينى چپ و پيشانى سالك بروز نمود. جاى سالك را زالو انداختند و آمپول امتين تزريق كردند.⚜✨⚜✨⚜
در بازگشت از تهران بعلت هواى گرم تابستان از تهران تا كرج پيوسته از بينى او خون
مىآمده. در كرج آب سرد زيادى بسرش ريختند. خون بند آمد. از آن پس ديگر به رعاف دچار نگرديد. در عوض بينى خشك شد و موجب ناراحتى او فراهم شد.♻️♻️♻️♻️♻️
درمان
روزها روغن احمديه به بينى او مىريختم. جوشاندهاى از بسفايج، اسطوخودوس
بادرنجوبه، افتيمون شامى، بابونه و پوست هليله زرد مىدادم. رفتهرفته لينت مزاج بهتر و طبيعى گرديد. پس از چند روز بينى باز و آب جارى گرديد. سردرد برطرف شد. سپس حب” ع” دادم. بيمار اظهار داشت اين دارو حالت انبساط و چشمپوشى در من ايجاد مىكند و تحملم را در برابر ناملايمات بيشتر مىنمايد.
دستورات لازم ديگرى براى استفاده از خاكشير و بعضى شربتهاى مقوى نيز دادم پس از يك سال از حال او آگاهم كردند كه صحيح و سالم شد. حال او كاملا طبيعى است و هيچگونه شكايتى از او نيست و رفتارش عادى مىباشد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@shafayafteghan