📌📌📌📌📌📌📌
تپش قلب، جنون
بیمار مرد ۱۶ ساله
معاینه ♻️♻️♻️♻️♻️
در معاينه تپش قلب زياد داشت. گاهى حملهوار بروز مىكرد كه بىاندازه موجب اضطراب او مىگشت و هرگونه قدرتى را از او سلب مىنمود. اين بيمارى باعث ناراحتى اعضاى ديگر بيمار نيز شده بود. طحال اندكى از حد خود بزرگتر مىنمود. بالاخره پس از كاوش و دقت بسيار سبب را از نوعى نوبه (مالاريا) فهميدم كه بيشتر توجه آن به عصب سمپاتيك مىگردد. بيمار مبتلا به تشنج روده نيز بود. ولى در اين مدت به هيچگونه تبى دچار نشده بود.
✨✨✨✨✨✨
درمان
چون تقريبا همهگونه داروهاى جديد و مصنوعى را بكار برده و نتيجهاى نديده بود لذا حبى مركب از فلفل، سداب، مرمكى، انغوزه دادم. اين دارو اثر عجيبى در او نمود.
در اندك مدت رفع تمام عوارض مذكور شد.
💢💢💢💢💢💢
نسخه اين دارو را به او دادم و طرز ساختن آن را به او آموختم تا ديگر نيازى به ديگرى نداشته باشد. پيروى همين دستورات بكلى او را آسوده از بيمارىاش ساخت. و در حال حاضر نيز هرگاه اندك دغدغهاى در خود احساس مىكند از اين دارو مىخورد و رفع ناراحتىاش « می شود.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@shafayafteghan
بيمار مجهول حال 😢😢😢😢😢
در تاريخ ۴/ ۷/ بانو توران ج. را درحالىكه به كمك و يارى ديگران راه مىرفت به مطب آوردند. بيمار حالتى بهت پزده داشت. پرتگوئى مىكرد و قادر به شناسائى افراد نبود.😱😱😱
حتى اشياء را هم تميز نمىداد. مثلا كفشى را كه در برابرش بود تشخيص نمىداد و سراغ بند كفش را مىگرفت و بعد با پاى برهنه راه مىافتاد. درست تكلم نمىكرد. زبانش مىگرفت.😓😓😓😓😓
دهانش باز نمىشد. كلمات را جويده و نامفهوم ادا مىكرد. زبانش به هنگام تكلم لاى دندانها مىرفت، گاهى بىاختيار و بدون اراده به براه مىافتاد و نمىدانست به كجا مىرود. مىگفتند مخصوصا شبها اين حالت در او زياد ديده مىشود. ضمنا يادآور شدند كه مزاج او يبس بوده و بعضى روزها بطور ناقص كار مىكند. كبد بيمار بزرگ شده و از فشار دست روى آن احساس درد مىنمود. طحال او نيز خيلى بزرگ بود و به سمت قولون نازل كشيده شده و داخل در لگن خاصره گرديده بود و لذا حد پائين آن معلوم نبود.
صورت بيمار پلاسيده و پفكرده به نظر مىرسيد. بدن آماس و پاها خيز داشتند. بيمار اشتها به خوراك نداشت. اطرافيان مىگفتند گاهى دلش ضعف مىرود و مايل به صرف غذا مىشود و گاهى ابراز بی ميلى مىكند. ادرارش كم بود. دستهايش لرزشى داشتند. قلب «سوفل» داشت. دهانش زخمى و زبان متورم بود. مىگفتند گاهى سرش گرم شده و از حال طبيعى خارج مىگردد. بد و خوب را تميز نمىدهد. در اين هنگام لرزش دستهايش بيشتر مىشود. اگر لرزش به پاها هم برسد ديگر بناى پرتوپلاگوئى را مىگذارد.
تشخيص🤒😷🤒😷🤒😷
با احتمال نارسائى قلبى، در چنين وضعيتى لازم بود نخست رودهها و كليهها به راه افتاده، سموم بدن كاهش يافته و كمكى به قوه مدر كه بدن شده باشد و نيز فرصتى پيش آيد تا به سبب و علت واقعى بيمارى اورمى او پى برده شود
.
دستورى به شرح زير برايش نوشتم:✍✍✍✍✍
۱- پوست بيد ۳، ريشه كاسنى ۲، گلگاوزبان ۲، ترنجبين ۱۶ ل و عناب ۲۰ دانه (جوشانده)
۲- تخم گرمك ۲، تخم خربزه ۳ و تخم شويد ۳ ل (عصاره) ۳ بار
– در تاريخ ۶/ ۷/ بهبود نسبى در حال بيمار پديدار شد. طبق اطلاع، مزاج بيمار چهار بار در روز كار كرده و لرزش و كليد شدن دستها خيلى كمتر شده بود و اين نيز به خاطر توجه سموم به رودهها و دفع آن از اين راه بود.
نسخهاى به شرح زير برايش نوشتم:✍✍✍✍
۱- عصاره تخم خيار ۳، تخم گشنيز ۲ و تخم خرفه ۲ ل.
۲- تنقيه از شكر سرخ ۱۰، گل خطمى ۲، گل پنيرك ۲، ريشه خطمى ۵، ريوند چينى ۲ ل.
۳- جوشانده مركب از پوست بيد ۲، ريشه كاسنى- عناب ۲۰ دانه، شاهتره خشك ۱ و تر
@shafayafteghan