❗️فشار خون ❗️
❎ بیمار مرد ۱۶ ساله
🔍معاینه : مدتى بود كه به دوار، سرگيجه، درد سر و چشم مبتلا گشته و بهنگام راه رفتن تعادل بدن را از دست داده بود. گاه بزمين مىافتاد. چشمهايش بناى تارى و نابينايى را گذاشته بودند.
در معاينه و تحقيق، خرابى دستگاه گوارش را سبب اصلى و محرك بيمارى فهميدم.🤕🤒
💊 درمان- نخست به تقويت روحى پرداخته در حضور بيمار به بستگان و اطرافيان او گفتم هيچ بيمارى قابل اهميت و توجهى نيست فقط وجود كرم است كه موجب اغتشاشات شده. لذا پرهيزى لازم ندارد و همه چيز مىتواند بخورد. منتهى چون مدتى در پرهيز بوده، حال بايد كمكم پرهيز را بشكند نه يكدفعه. همين حرف موجب تقويت روحيه او گرديد.☺️
جهت تسكين اعصاب، تشنج و رفع ضربان قلبى كه داشت سنبل الطيب، گل گاوزبان، بادرنجويه و ليمو عمانى دادم.
تنقيه از شكر سرخ، گل خطمى، گل پنيرك، و تاجريزى داده شد.
آب هويج، تخم كتان و انجير براى نرمى روده و تخم خيار، تخم گرمك، تخم كدوى شيرين و تخم خربزه براى كليهها و اعصاب دادم.
به بيمار گفتم تا چند روزى كه داروهاى من اثر كند اگر لازم باشد خون كم كنند باكى نيست. پس از يك هفته ديگر احتياجى بدان نخواهى داشت.
دستور دادم ديگر از داروهاى قبلى به او ندهند و تزريق ننمايند.💉
اغلب روزها از حال او خبر مىدادند. دستوراتى از قبيل جوشاندههاى مسكن و ضد سودا چون افتيمون شامى، بسفايج، گل گاوزبان، ريشه توت سفيد كه مخرج كرم و مفرح و دافع سودا مىباشد و پوست بيد، ريشه كاسنى بملاحظه نوبه و دفع نوبه و تعادل داروهاى گرم و همچنين خاكشير، تخم كتان و ساير ملينات گياهى بر حسب اقتضا و زمان مىدادم.📝
در اوائل معالجه چند بار نياز به اخراج خون شد. ولى داروها بمرور مرمت كليه و دفع سموم را مىكردند. حالاتى كه در نتيجه تهاجم خون به سر و خفگى چهره اغلب روزها بروز مىكردند و محتاج به كم كردن خون مىشدند رفته رفته كمتر و پس از دو هفته ديگر پديدار نگرديدند. بعد از يك ماه دوباره او را نزد آقاى دكتر ضرابى برده معاينهاى از ته چشم كردند.👀
اينبار بهبودى و فرق زيادى را نسبت به بار گذشته اعلام داشتند.💫
در مدت درمان سه بار آقاى دكتر ابو القاسم بهرامى رئيس آزمايشگاه بيمارستان رضانور را بمشورت و كمك طلبيدم تا از نظرات ايشان در زمينه آزمايشها و موارد ديگر اطلاعات بيشترى كسب نمايم. ولى در دستورات و معالجات تغييرى داده نشد. منتهى هرگاه لازم مىشد شيره خنكها را برحسب اقتضا از حيث گرمى و سردى تغيير مىدادم. همچنين
جوشاندهها را عوض مىنمودم تا طبيعت بدان خو نگيرد. درباره ملينات نيز بهمينگونه رفتار مىشد.
بيمار پس از دو ماه بهبودى بسيار پيدا كرد. ديگر نياز به استراحت در بيمارستان نداشت و مرخص شد.⚡️
در اين وقت باز آقاى دكتر ضرابى آزمايش دقيق از ته چشم او نموده و اينبار” قريب به خوبى” را اعلام نمودند.
در خارج بيمارستان با آنكه بناى گردش و هرزه خوراكى و بازى را گذارده بود و بگريپ و تب هم دچار گشته بود، معهذا چشمش همچنان رو به بهبودى مىرفت. ابدا اثرى از سرگيجه و عدم تعادل بدن نبود. حالش خوب شد. دستوراتى گرفت و به اهواز رفت. سپردم در آن شهر با نظر آقاى دكتر مالك چند داروى ضد كرم بخورد. بيمار بهبودى كامل يافت.
بعدها بيماران ديگرى به معرفى پدر آقاى كاظم م. از اهواز بنزدم آمدند و همگى خبر از سلامتى بيمار پيشين مىدادند.
پس از يك سال پدر كاظم به تهران آمد. اظهار داشت بيمارى او رفع شده و امسال در مدرسه بخوبى از عهده امتحانات برآمده است.💥💥💥
📗 راز درمان (رساله اى در پزشكى سنتى و گياه درمانى)، ج۱، ص: ۱۳۵
@shafayafteghan